سلمان رشدی
دیدارهای سلمان رشدی: سه تفنگدار
وقتی کتاب آونگ فوکو، دومین رمان امبرتو اکو به انگلیسی منتشر شد، دربارهی آن نقدی نوشتم اما شاید در حال و هوای معمولی و خوبی نبودم. زیرا از آن رمان بدم آمد و به آن نه گ...
بیشتردیدارهای سلمان رشدی: وی. اس. نایپل
بیست سال پیش در زمستانی، هنوز از رفتن من به نیویارک دیری نمیگذشت و در میدتاون منهتن، در خیابانی قدم میزدم که همزمان یک آقای هندی دیگر که یک کت قیمتی و یک کلاه شاپوی قهوهای پوشیده بود، در پیادهرو روبهرویم ایستاد و پرسید که آیا این من هستم.
پاسخ دادم که بلی، در واقع خ...
بیشتردیدارهای سلمان رشدی: چارلی چاپلین و همسرش
در ابتدای ۱۹۷۰ در ساحهی سوهو، شهر لندن سوار یک تاکسی بودم که راننده ناگهان توقف کرد و گفت: «پیاده شو!». گفتم: «اما هنوز نرسیدهایم.» با تاکید دوباره گفت: «همین حالا پیاده شو!». ناراحت شدم و برایش پولی ندادم. برایش مهم نبود. همین که پیاده شدم، با سرعت زیادی رفت و حدود صد قدمی، در انتهای همان خیابان ایست...
بیشتر