نگاه رسمی به پدیده‌ی پناه‌جویی

26 حمل 1402
alt-white-book 7 دقیقه
نگاه رسمی به پدیده‌ی پناه‌جویی

BBC

چرا این مقاله را نوشتم؟

من در این مقاله سعی کرده‌ام تا به صورت کوتاه و واضح انواع پناهنده‌گی را به بحث گیرم. منظورم این ا‌ست تا آن‌عده از هم‌میهنانم را که تازه به دنیای پناهنده‌گی گام گذاشته و یا می‌گذارند، حمایت کنم. این نوشته شما را کمک می‌کند تا در تنظیم پرونده‌ی حقوقی و ارایه‌ی معلومات موجه برای نهادهای رسمی دولت‌های میزبان، زمینه را برای روند و حصول پناهنده‌گی خویش تسهیل بخشید. من نام این مقاله‌ام را «نگاه رسمی به پدیده پناه‌جویی» گذاشته‌ام. منظورم از نگاه «رسمی»، تنها نگاه دولت‌های میزبان برای کسب پناه‌جوییِ شما نیست، بل شما نیز باید نگاه رسمی – بر بنیاد قوانین بین‌المللی و در برخی حالت، قوانین ملی دولت‌های میزبان – به کارنامه‌ی خود داشته باشید.  در این ‌صورت، پرونده‌ی شما حمایت کافی برای درک و تثبیت در سیستم‌های حقوقی و سیاسی دولت‌های میزبان حاصل کند.

پناه‌جو کیست؟

پناه‌جو کسی‌ است که بنابر عوامل داخلی که سبب آزار، اذیت و تهدید به آزار و اذیتش می‌شود ،کشور خود را ترک و از دولت دومی تقاضای سرپناه و امنیت می‌کند. پناه‌جویی از آواره‌گی یا بی‌جاشده‌گی آغاز می‌شود. شما نخست محل اصلی‌تان را از دست می‌دهید، سپس عزم مهاجرت می‌کنید و در نهایت متقاضی پناهنده‌گی در یکی از دولت‌های امن می‌شوید. به زبان ساده، پناهنده کسی ا‌ست که جانش در کشور اصلی‌اش در خطر است. هر قدری‌ که اندازه خطر بالا باشد و شما ظرفیت توجیه آن را دارید، به همان پیمانه این تعریف بر شما مصداق بیش‌تر حاصل می‌کند.

پناهنده‌گی یک بحث جدی سیاسی و یک پدیده‌ی غرق در سیاست است. هر چند تاریخ پناهنده‌گی برمی‌گردد به زمان نضج‌گیری مرزها و دولت‌های معاصر که نظر به جغرافیای جهان دوران مختلف را در خود دارد، اما بیش‌ترین تحولات در باب پناهنده‌گی به مراحل پس از جنگ اول جهانی و به ویژه جنگ دوم جهانی پیوند دارد. در سال‌های ۱۹۲۰-۱۹۳۰، دولت‌های جهان تلاش‌ها و نشست‌هایی را در باب چالش‌های پناه‌جویی در امریکا و اروپا راه‌اندازی کردند تا هنجارهای حقوقی و سیاسی برای بهبود وضعیت پناه‌جویان پس از جنگ اول جهانی را به بررسی گیرند. اما جامع‌ترین سند حقوقی که وضعیت پناهنده‌گان را به صورت مشخص در نقش دولت‌ها و مسوولیت جامعه جهانی به بررسی می‌گیرد، کنوانسیون جهانی مربوط به وضعیت پناهنده‌گان است که در سال ۱۹۵۱ به تصویب سازمان ملل رسید و در سال ۱۹۵۴ به اجرا در‌آمد. این کنوانسیون برای نخستین بار در تاریخ بشریت عواملی را که سبب مشروعیت پناهنده‌گی می‌شوند، چنین شناسایی کرد. برای این‌که شما بتوانید حالت مشروع پناهنده را دریافت کنید، باید عوامل پناه‌جویی‌تان را در این شش معیار توجیه کنید.

نخست، شما باید به نسبت عقاید سیاسی در کشور بومی‌تان مورد پیگرد قرار گرفته باشید. این‌جا دولت در تلاش حذف سیاسی و فیزیکی شما است و ادامه‌ی زنده‌گی را در کشور اصلی محدود می‌سازد. دوم، شما قربانی تبعیض نژادی باشید. تبعیض نژادی یکی از زشت‌ترین انواع تخطی حقوق بشر شناخته شده و قربانیان آن مورد پوشش حمایتی حقوقی دولت‌های عضو کنوانسیون قرار می‌گیرد. سوم، از دید ملیت در دولت بومی‌تان مورد تهدید قرار داشته باشید. در این‌جا منظور از آزادی‌ها و حقوق شهروندی شما که مورد تاخت‌وتاز قرار گرفته و مجبورتان می‌کند تا ترک وطن کنید. چهارم، به دلیل تبعیض جنسیتی و یا گرایش‌های جنسیتی مورد تهاجم و پیگرد قرار گیرید. این‌جا هرگونه تبعیض که بنیاد جنسیتی دارد، مثلا تبعیض علیه زنان و دیگر جنسیت‌ها برخلاف مفاد کنوانسیون‌های قبول شده حقوق بشر تلقی شده و قربانیان آن مورد حمایت دولت‌های عضو کنوانسیون قرار می‌گیرد. پنجم، آزادی مذهبی و آزادی عقاید سبب شده باشد تا شما به فرار مجبور شوید. این‌جا هر نوع تهدید برای فکر مذهبی، دیگراندیشی و نواندیشی را احتوا می‌کند. و ششم، تعلق شما به یک گروه اجتماعی سبب شده باشد که نتوانید آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی‌تان را در کشور اصلی‌تان تمرین و استفاده کنید.

هر قدری‌ که شما از این شش مولفه اساسی کنوانسیون سال ۱۹۵۱ که تهداب به رسمیت‌شناسی شما به عنوان متقاضی پناهنده‌گی است، بهره می‌برید، به همان پیمانه حالت حقوقی شما تقویت حاصل می‌کند. از همین‌رو است که حالت حقوقی پناه‌جویان به چهار دسته تقسیم‌بندی می‌شود:

نخست، حالت پناهنده‌گی سیاسی

به این حالت پناهنده‌گی، کنونشینل (Conventional) نیز ‌می‌گویند. یعنی پناهنده‌گی که حمایت کنوانسیون سال ۱۹۵۱ را با خود دارد. پناهنده‌گی سیاسی، بهترین و معتبرترین حالت حقوقی را در خود دارد. در این حالت، پناه‌جو به آسانی به اقامت دایمی، حق کار، آموزش زبان، فرهنگ و زمینه‌سازی برای ادغام در جامعه نو را به‌دست می‌آورد. در این حالت پناه‌جویی، پناهنده از خطر اعزام دوباره مصئون می‌باشد. از سوی دیگر، پناه‌جویان سیاسی دو قدرت حمایتی معتبر را با خود دارند که یکی حقوق بین‌الملل و دیگر هم حقوق ملی دولت‌ها است. از این‌رو، پشتوانه‌ی حقوق این نوع پناه‌جویی بسیار بالا و پر قدرت است.

دوم، حالت پناهنده‌گی اجتماعی

این حالت نیز در کنوانسیون سال ۱۹۵۱ توضیح و تسجیل شده‌است و پناه‌جویانی را در برمی‌گیرد که به دلایل دشواری‌های ناشی از نابرابری اجتماعی، کشور اصلی‌شان‌را ترک می‌گویند. پناهنده‌گی اجتماعی، قدرت حقوقی پناهنده‌گی سیاسی را ندارد، اما به صورت قطع از انواع خوب پناهنده‌گی محسوب می‌شود، چون زمینه‌ی اقامت و کار را با خود دارد. اما یگانه تفاوتی که با پناهنده‌گی سیاسی دارد، در نبود امنیت، استمرار آن ا‌ست. دولت‌های عضو کنوانسیون حق دارند پناه‌جویانی را که مشکل اجتماعی‌شان با مرور زمان در کشور اصلی مرفوع می‌شود، دوباره اعزام کنند.

سوم، پناهنده‌گی بشردوستانه

به این نوع پناهنده‌گی، پناهنده‌گی موقت نیز خطاب می‌شود. کسانی‌که نه به دلایل سیاسی و اجتماعی، بل‌که به دلایل حوادث مرگ‌بار طبیعی، منازعات منطقه‌ای و دشواری‌های بی‌جاشده‌گی که عوامل سیاسی ندارد و کشور خود را ترک می‌گویند، شامل این دست‌گاه پناه‌جویی می‌شوند. در حقوق بین‌الملل گاهی اتفاق می‌افتد که نهادهای ناظر بر تطبیق کنوانسیون‌ها، میان خود توافق‌نامه‌های اختیاری را امضا می‌کنند تا در هماهنگی با هم بتوانند دشواری‌ها و چالش‌های مخاطبین و قربانیان خود را حل‌وفصل کنند. پناهنده‌گی بشردوستانه که در برخی موارد بشرخواهانه هم گفته شده‌است، ماحصل هم‌گرایی میان کنوانسیون سال ۱۹۵۱ ژینوا در امور پناهنده‌گان و کنوانسیون‌های چهارگانه ژینوا در امور بشردوستانه است. کسانی ‌که تحت این وضعیت حقوقی قرار می‌گیرند، امتیازات کم‌تر حقوقی، سیاسی و اقتصادی نسبت به نوع نخست، یعنی پناهنده‌گی سیاسی و نوع دوم، یعنی پناهنده‌گی اجتماعی دارد. این گروه موقتا اقامه می‌گیرند تا دشواری‌های‌شان مرفوع شود و دوباره به محل اصلی بازگردانیده می‌شوند.

چهارم، پناهنده‌گی دی‌فاکتو (DeFacto)

این نوع پناهنده‌گی فکت‌محور نامیده می‌شود و منوط به تصامیم دولت‌های میزبان می‌باشد. در این حالت، پناهنده شامل کته‌گوری‌های نخست تا سوم نشده و به غیر از عوامل بالایی، بر بنیاد دشواری خاصی که فکت‌محور است، از دولت دومی تقاضای پناه‌جویی می‌کند. این دولت‌های میزبان و قوانین داخلی‌شان است که در باب این نوع پناه‌جویان تصمیم می‌گیرد. در این حالت سهم حقوق بین‌الملل ضعیف است و قوانین ملی دولت‌ها در زمینه تصمیم می‌گیرند. معمولا دولت‌ها برای این دسته از پناه‌جویان حالت اقامه‌ی موقت را می‌دهند.

حالت پناهنده‌گی شهروندان افغانستان

جنگ ایدیولوژیک در دوران جنگ سرد، جنگ‌های داخلی در دوران پس از جنگ سرد، حاکمیت طالبانیسم در دور اول، جنگ بر ضد هراس‌افگنی و طالبانیسم در دور دوم سبب می‌شوند که شهروندان افغانستان مطابق به حقوق بین‌الملل شامل حال کنوانسیون سال ۱۹۵۱ شوند. پیگرد ایدیولوژیک و فکری-سیاسی، پیگرد مذهبی در برابر آزادی اعتقادات، تهدید فیزیکی و کشتار، گسترش تبعیض نژادی و اپارتاید جنسیتی از جمله مهم‌ترین و اساسی‌ترین عواملی هستند که شهروندان افغانستان از حالت نخست، دوم و سوم پناه‌جویی در کشورهای عضو کنوانسیون جهانی ژینوا سال ۱۹۵۱ قرار گیرند. اما برای ‌این‌که شما بتوانید از این امتیازات مشروع و برحق پناه‌جویی بهره‌مند شوید، پیش‌نهاد می‌کنم تا نکات زیر را در نظر بگیرید.

نخست، تهداب پرونده

شما از هر دولتی که تقاضای پناهنده‌گی می‌کنید، دارای یک پرونده‌ی حقوقی می‌شوید. این پرونده تمام عمل‌کرد گذشته و حال شما را  در خود ثبت می‌کند. زیرا شما بر خلاف قوانین داخلی آن‌ها، مرز را عبور کرده و تقاضای پناه‌جویی می‌کنید. از این‌رو، این پرونده شما را به عنوان متقاضی باید در مرحله‌ی نخست که اساسی پنداشته می‌شود، به رسمیت شناسد. بنابراین، شما باید به اثبات برسانید که از مسیری به کشور میزبان رسیده‌اید که در هیچ جای دیگر تقاضای پناه‌جویی نکرده‌اید. اگر دولت میزبان دریابد که در مسیر راه، شما به کشور دیگری که عضو این کنوانسیون و سایر قراردادهای میان دولتی است، متقاضی شده‌اید، پرونده شما ناقص و برگشت‌پذیر محسوب می‌شود.

دوم، محتوای پرونده

شما باید ثابت کنید که ادامه زنده‌گی در کشور بومی سبب تهدید، بازداشت، شکنجه و حتا نابودی شما می‌شود. شما باید عوامل شش‌گانه را که در بالا توضیح دادم و پایه‌های اصلی کنوانسیون هستند، در پرونده خود جا دهید. هر قدری که شما عوامل را با فاکت‌ها و اسناد ارایه دهید، به همان پیمانه راه برای رسیدن به مقصد فراهم‌تر می‌شود. محتوای پرونده‌ی شما، محتوای زنده‌گی جدید شما را در شرایط کاملا متفاوت تعیین می‌کند. اگر محتوای موجه فراهم کردید، زنده‌گی خوب و مصئونی در انتظار شما است. اما، اگر برعکس عمل کردید، محتوای زنده‌گی شما دست‌خوش بی‌سرنوشتی می‌شود. از این‌رو، بسیار مهم است تا شما از قبل برای محتوای پرونده‌تان با شخصیت‌های فهیم و نهادهای حامی پناه‌جویی مشورت کنید.

سوم، جریان یا پروسه‌ی پرونده

جریان و یا مدت مدیریت پرونده بسته‌گی به اطلاعاتی دارد که شما به مامور موظف دولت میزبان و نهادهای حقوقی و سیاسی آن ارایه می‌دهید. اگر شما شخص با منطق، با اطلاعات منسجم و به هم پیوسته، دلایل موجه شخصی، اجتماعی و سیاسی هستید، جریان پرونده شما شتابان و به خوبی پیش می‌رود. در حقیقت، شما مامور موظف را کمک کرده‌اید تا راه را برای حل‌وفصل پرونده‌تان هموار سازد. امروز، در نتیجه‌ی دادخواهی گسترده‌ی نهادهای حقوق بشری و نهادهای مدافع حقوق پناه‌جویان، دولت‌های عضو کنوانسیون ۱۹۵۱ سیاستی را اختیار کرده‌اند که بر بنیاد آن پرونده‌های پناه‌جویان به زودترین فرصت حل‌وفصل می‌گردد. اما، اگر شما برعکس عمل کردید و اطلاعات را پراکنده و زمان را با مکان در شخصیت سیاسی و اجتماعی‌تان وفق ندادید، در این‌ صورت پرونده‌تان را به مشکل جدی مواجه کرده و مدت مدیریت پرونده‌تان را به ماه‌ها و حتا سال‌ها به درازا کشانیده‌اید.

چهارم، شخصیت شما و پرونده

به یاد داشته باشید، ماموریت دولت‌های میزبان که با شما مصاحبه می‌کنند و یا با شما در تماس هستند، اغلبا انسان‌های  خبیر و متخصص اند. آن‌ها دشواری‌های میهن شما را به خوبی شناسایی کرده و بازی‌گران قدرت را در سطح داخلی و خارجی به خوبی می‌شناسند. از سوی دیگر، معمولا آنان دست بالایی در روان‌شناسی انسان‌ها دارند. از این‌رو بسیار مهم است تا شما به اثبات رسانید که کرکتر واقعی پرونده‌ی خود هستید. یعنی شما باید در باب پیشه، پیامدها و نقشی که در افغانستان داشته‌اید و در صورت ادامه‌ی آن سبب تهدید شما شده‌است، معلومات کافی در دست داشته و آن‌ را به مامور مؤظف پیش‌کش کنید.

پنجم، شخصیت روانی شما و هماهنگی آن با پرونده

انسان‌های که با توقعات بالا، عصبانیت، غرور و تعصب با مامورین دولت‌های میزبان برخورد می‌کنند، دچار بدترین سرنوشت می‌شوند. شما باید درک کنید که به عنوان یک قربانی، از دولت میزبان تقاضای پناه‌جویی می‌کنید. در این گروه کلان، همه به سان شما قربانی اند و به همه یک‌سان برخورد صورت می‌گیرد. شما باید فراموش کنید که وزیر، وکیل، معین و رییس بوده‌اید. شما فراموش کنید که با تعلقات‌تان با این افراد، انسان‌های متمایزی هستید. شما باید بدانید که اگر وزیر هم بوده‌اید، با یک سرباز که تقاضای پناه‌جویی کرده‌است، فرقی ندارید. حتا شاید آن سرباز ارجحیت حقوقی نسبت به شما یابد. بنابراین، با روان آرام، درک متقابل، درک وضعیت سیاسی جهان و احترام به قوانین و مقررات، با مامور موظف برخورد کنید.

حصول حالت مدنی و حقوقی پناهنده‌گی شباهت به یک امتحان دارد. اگر شما آماده‌گی خوب داشتید، حتما از این امتحان موفقانه عبور می‌کنید. قسمی که در بالا نوشتم، هم‌میهنانم دلایل مشروع و موجه برای حصول پناهنده‌گی دارند. به باور من، هیچ کشوری به سان افغانستان دارنده‌ی آن شش عامل اصلی پناهنده‌گی نیست.

من این مقاله را به زبان ساده و کوتاه نوشتم تا همه با حوصله آن‌ را مرور کنند. این مقاله پنج گروه مخاطبین کلان در میان هم‌میهنانم دارد. نخست، آنانی‌ که عملا در جدال پناه‌جویی استند. دوم، گروهی که در تلاش کمک برای گروه نخست هستند. در گروه نخست ممکن است اعضای خانواده، اقارب و دوستان‌شان قرار داشته باشد. سوم، نهادها و سازمان‌هایی که در تلاش حمایت از حقوق پناه‌جویان افغانستان هستند. این نهادها در تلاش حمایت سیاسی و حقوقی به پناه‌جویانی استند که در این راه مجادله می‌کنند. گروه چهارم، کسانی استند که همین اکنون در کشورهای ترانزیت گیر مانده‌اند و نمی‌دانند چه‌گونه حالت حقوقی خود را تعریف کنند و بلاخره گروه پنجم کسانی استند که در افغانستان در زیر چنبره‌ی طالبانیسم گیر مانده و به فکر پناه‌جویی از کشورهای عضو کنوانسیون سال ۱۹۵۱ ژینوا اند.

برای هر پنج گروه مخاطب پیش‌نهاد می‌کنم که اگر در حالت قبل پناه‌جویی یا جریان پناه‌جویی و یا هم پس از دریافت پناه‌جویی استند، این مقاله را مرور و با سایر گروه‌های مخاطب شریک کنند تا حمایتی برای رسیدن به حالت رسمی پناه‌جویی هم‌میهنانم باشد.

برای دریافت خبرنامه ایمیل تان را بنویسد


نوشته‌های مرتبط